دسته اول کسانی هستند که معتقدند اینها همه معلول بیکاری، بیهویتی و عدمتربیت صحیح در خانوادههای آشفته است و نباید به معلول پرداخت و باید کارها براساس مدیریت پیشگیرانه از اساس درست شوند.پاسخ این دوستان آن است که تشخیصشان درست است ولی تجویزشان غلط. زیرا تعیین حد و مرزهای قانونی در یک کشور و مجازات متخلفین خود از اصول اولیه پیشگیری است والا در یک اجتماع سنگ روی سنگ بند نخواهد شد و به امید ساختن جامعه آرمانی نمیتوان اجرای قانون را تعطیل کرد.
مطالعه وضعیت ارتکاب جرائم در سایر کشورها هم این نظر را تأیید میکند زیرا جرائم کشورهایی که تأمین اجتماعی قابلقبول داشته و آمار بیکاری در آنها یک رقمی است و نظام آموزش و پرورش و سلامت استانداردی را تجربه میکنند چندان از کشورهای توسعه نیافته پایینتر نیست.
دسته دوم کسانی هستند که برای هر پدیدهای راهحل پایانی و قاطع «نابود باید گردد» را تجویز میکنند و هر سیستمی را که با سلیقه آنها هماهنگ نشود متهم به بیمبالاتی و کم کاری میکنند. پر واضح است که با این روش و دیدگاه هم نمیشود جامعه امن ایجاد کرد چون تجربه کشورهای دارای قوانین جزائی سخت و سنگین یا خشن هم نشان داده است هرگاه نظارت بیرونی به هر دلیلی کمرنگ شده، مردمان آن دیار قضای روزهای سربه راهی را یکجا به جا آوردهاند.
در علم حقوق قاعدهای وجود دارد که میگوید جرم و مجازات باید با همدیگر تناسب داشته باشند و ما باید تعادل را در همه حال حفظ کرده و از افراط و تفریط پرهیز کنیم و برای این کار بهترین ریسمانی که میشود چنگ زد قوانین مصوب مجلس شورای اسلامی است.مواد 617 و 618 قانون مجازات اسلامی به صراحت اعلام میدارند که هر کس بهوسیله چاقو یا هر نوع سلاح دیگر تظاهر و قدرت نمایی نموده و آنرا وسیله مزاحمت به اشخاص قرار دهد یا موجب اخلال در نظم و آسایش عمومی گردد از سه ماه تا دو سال حبس بهعلاوه 74ضربه شلاق محکوم خواهد شد.
از طرفی شرب خمر و تخریب اموال مردم نیز مجازات خاص خود را دارد. حال میماند مطالبه و انتقاد از پلیس که باید پاسخ منطقی به آن داد. بهنظر میرسد بهترین پاسخ واقعیترین آنها باشد. طبق اظهارات کلیه افراد خسارت دیده که در نزدیکی خودروی خود داخل پارک بساط استراحت گسترده بودند، کل واقعه در چند لحظه توسط موتورسواران مسلح به سلاح سرد که احتمالا مست بودهاند صورت پذیرفته است و دلیل سریع بودن آن عدمثبت ذهنی مشخصات مهاجمین توسط آن جمع است.
پس پر واضح است که نمیتوان از هیچ نیروی امدادی انتظار داشت در هر محل و در هر لحظه با استعداد و تجهیزات کامل حضور سوپرمنوار پیدا کند. هر چند این امر غیرممکن نیست. ولی از پلیس انتظار میرود حال که از موضوع مطلع است با توجه به تواناییهای خود در کشف و دستگیری مجرمین و احقاق حقوق مردم اقدام کند و تا آنجا که بنده مطلع شدم پیگیری جدی موضوع در دستور کار پلیس تهران بزرگ قرار گرفته است. نکته دیگر این است که مردم هر کجا که کانکسها یا ایستگاه انتظامی را میبینند، توقع واکنش یک یگان رزمی را از آن واحد بسیار کوچک محلی دارند که انتظاری منطقی نیست.
زیرا این واحدها در مقابله با جرائم دسته جمعی و خشن بهعنوان بازدارنده اولیه و اطلاعرسانی به نیروهای دیگر عمل میکنند. مردم عزیز باید بدانند در اینگونه مواقع اطلاعات آنها از صحنه جرم و اعتماد و مشارکت آنها با پلیس مانند ارسال فیلمهای موبایلی یا مشخصات وسیله نقلیه و چهره مجرمین و تعداد و سمت متواری شدن مجرمین چقدر در دستگیری آنها راهگشا خواهد بود.
* مدیرعامل باشگاه خبرنگاران پلیس